چهار شنبه 10 مهر 1392 |
درد...
دوستش دارم،عجيب است آري ميرانم ولي وقتي بدنم رنج ميكشد ياد خدا بيشتر در دلم زنده ميشود.....
امروز تمام وجودم رنج ميكشيد و هيچ داروئي به من آرامش نميداد اما داد زدم از ته دلم ....
گفتم:خدااااااااااااااااااااااا و آرام شدم ،آرامشم دروغ نبود.....
من خدا راحس كردم باتك تك سلولهايم كه عذاب ميكشيدن.....
من درد رادوس دارم يار خوبيست هميشه با من است و هميشه خدا با من است..
نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها: درد , خدا, آرامش,
نویسنده : یک دوست
|